خواستگاری در قران کریم
سبک زندگی اسلامی
هروقت دیدی تنها شدی بدون خدا همه رو بیرون کرده تا خودت باشی و خودش ...
درباره ما
به وبلاگ من خوش آمدید
ورود اعضای سایت
نام کاربری
رمز عبور

آمار سایت
» آمار کاربران
» افراد آنلاین : 1
» اعضای آنلاین : 0
» تعداد اعضا : 0

» عضو شوید
» ارسال کلمه عبور


» آمار مطالب
» کل مطالب : 17
» کل نظرات : 3

» آمار بازدید
» بازدید امروز : 17 نفر
» باردید دیروز : 1 نفر
» ورودی امروز گوگل : 2
» ورودی گوگل دیروز : 0
» بازدید هفته : 63 نفر
» بازدید ماه : 63 نفر
» بازدید سال : 256 نفر
» بازدید کلی : 7664 نفر
لینک های ویژه
پیوندهای روزانه
دیگر امکانات

.

پرده خوش امد گویی
قرآن آنلاین
قالب وبلاگ | قالب
گالری عکس
دریافت همین آهنگ

.

.

مذهبی فوتو

کد سرای مذهبی

GET COD http://www.farsbux.ir/?r=rezayi
» تهیه و تنظیم:خادم الشهداء
منوی کاربر
ارسال مطلب ویرایش پروفایل پنل کاربری صندوق پیام ارسال پیام پیام های ارسال شده تالار گفتمان خروج
مطالب اخیر وبگاه

یکی دیگر از صفات داماد این است که غیرت عملی داشته باشد و هر کاری که از دستش بر می اید انجام دهد .

۵-( قال ماخطبکما…). : یکی از صفات داماد ادب و حیاء است.

نفرمود : اسمتان چیست ؟ بلکه فرمود : کارتان چیست؟

۶- ( لا نسقی حتی یصدر الناس )یکی از صفات دختر نجیب این است که حاضراست معطل بشود ولی بدنش به نامحرم نخورد .

۷- یکی از صفات دختر نجیب این است که اگر از او نامحرمی سئوال مربوطی کرد بسیار مختصربا دلیل منطقی و کامل و مودبانه جواب دهد:

( لانسقی حتی یصدر الناس) گوسفندانمان را سیراب نمی کنیم تا چوپانهااز این برکه خارج شوند )

۸- ( لا نسقی حتی یصدر الناس) یکی دیگر از صفات دختر نجیب این است که باید در ظاهر و باطن و کلام و سخن نیز حیاء خودش را نشان دهد و خط دینی و اخلاقی خودش را مشخص کند .( همینکه می گوید : ما سقایت نمی کنیم تا نامحرمان بروندیعنی اینکه ما نمی خواهیم با نامحرمان قاطی شویم )

۹- یک دیگر از صفات دختر مومنه این است که به پدر و بزرگتر خود احترام بگذارد و او را با بزرگی یاد کند : ( وابونا شیخ کبیر)

( لا نسقی حتی یصدر الرعاء و ابونا شیخ کبیر )

۱۰- شیخ را به پنج کس می گویند : ۱- کثیر المال . ۲- کثیر الطائفه . ۳- کثیر الاولاد. ۴- کثیرالسن .۵- کثیر العلم .

 ۱۱-(شیخ کبیر)

۱- دخترها سربسته گفتند : پدر ما شیخ است حالا از کدام قسم معلوم نیست و البته مربوط به مردم غریبه هم نیست ) مگر همه چیز را باید مردم بدانند .( شیخ کبیر)

۲- معلوم میشود در مواقع ضروری باید دختران سر کار بروند .

الف: والدین پیر باشند وناتوان .

ب : برادر و پسر یا مردی در خانه نباشد که کمکشان کند .

۱۲- یکی دیگر از صفات دختر مومنه این است که سعی می کند تنها جایی نرود .(امراتین )

۱۳- یکی از صفات مومن این است که وقتی متوجه می شود دختری نجیب است و نمی خواهد گناه کند باید با تمام وجود کمک کند تا نگذارد او به گناه کشیده شود ! ( فسقی لهما)

۱۴-( امروز متاسفانه برخی سعی می کنند حتی دختران نجیب را هم به گناه دعوت کنند )

۱۵- ( ثم تولی الی الظل ) بعد رفت موسی زیر سایه دختری نشست .

یکی دیگر از صفات داماد این است که وقتی خدمت خالصانه خویش را انجام داد باید از نامحرم جدا شود و معطل نکند . واین کمک را دلیل بر ارتباط نداند و یا بهانه ارتباط با نامحرم قرار ندهد .

۱۶- نشانه خدمت خالصانه به نامحرم این است که وقتی کمک تمام شد راهش را از راه نامحرم جدا کند وو از انها دور شود .

۱۷- ( فقال رب انی لما انزلت الی من خیر فقیر )

یکی دیگر از صفات داماد این است که همیشه خودش را فقیر در درگاه خداوند بداند .

۱۸- باید همیشه از خدا خیر طلب کرد نه شرو بد بختی .

برخی از جوانان تا یک اتفاقی برایشان می افتد ارزوی مرگ از خدا می کنند یا تصمیم به خودکشی  یا فرار یا فلان جنایت را می کنند .

۱۹- ( فجاءته احدیهما تمشی علی استحیاء )

یکی از صفات زن مومنه و نجیب این است که در راه رفتنش نیز حیاء استنتاج و استشمام بشود .

با اشوه و تنازی راه نرود . لباسی که حیاء او را از بین می برد را در انزار نپوشد .

۲۰- ( قالت ان ابی یدعوک لیجزیک اجر ما سقیت لنا)

 ۱- به گونهای صحبت نکند که قلب نامحرم را بلرزاند .

 ۲- جمله کامل کوتاه .

۳-  دعوت کننده مشخص شد . ( پدرم شما را کار دارد)

۴- علت دعوت معلوم شود ( اجر ماسقیت لنا )

۵- خدمتی اگر کسی کرد نباید مانند گربه چشم هم گذاشت و فراموش کرد و یا جزء وظیفه مردم دانست .( ماسقیت لنا)

۶- سعی کنید زیر بار منت مردم نمانید و سریع جبران کنید .(اجر..)

۲۱-( فلما جاءه ) یکی دیگر از صفات داماد این است که باید توجه به دیدگاه مردم و وظیفه دینی خود داشته باشد :

اول صفورا از جلو راه می رفت و موسی به دنبال او . ولی موسی فرمود: خواهر تو صبر کن واز پشت سر من راه بیا و با پرتاب سنگ به این طرف و انطرف بگو که من باید از چه سمتی حرکت کنم ؟

۲۲- ( وقص علیه القصص) وقتی موسی خدمت شعیب نبی رسید برای او تمام ماجرا را فرمود .

 ۱- وقتی به بزرگتری می رسید و به اواعتماد می کنید سعی کرده تمام مطالبی که مهم است برای او بیان کنید تا او در مشورت دادن بهتر بتواند به وظیفه خویش عمل کند .

۲- برای هر کسی درد و دل نکنید و سفره دلتان را برای هر کسی پهن ننمائید .

۲۳- ( قال لا تخف): بزرگتر ها هم باید شعیب مانند؛ اینگونه عمل کنند:

۱- امید بدهید به جوان .

۲- اگر دلهره ای دارد او را ارام کنید .

۳- پناه بدهید واو را از اوارگی نجات دهید .

۴- برای حل مشکل هر کاری از دستتان بر می اید دریغ نکنید ( نجوت من القوم الظالمین )

۵- اگر مظلوم است کمک کنید تا حق او را از ظالم بگیرید .و اگر ظالم و خاطی است او را نصیحت کنید .

۲۲- ( قالت احدیهما یا ابت استأجره )

۱- ارتباط پدر با دختر اینگونه باید باشد که دختر بتواند راحت انچه در دلش است را برای پدر بگوید .

۲- دختران نیز باید هرچه در دل دارند برای والدین خود بگویند .

۳- والدین نیز باید حوصله به خرج بدهند و برای فرزندان خود شنونده خوبی باشند .

۴- نبایدبگونه ای برخورد کردکه دختر بترسد حرف دلش رابزند .

۵- باید با تعقل برخورد کرد نه تعصب .

۶- دختر وقتی به سن بلوغ و کاملی می رسد طبیعی است که بفکر شوهر کردن و تشکیل زنذگی می افتد .وما نباید بگونه ای برخورد کنیم که حق مسلم یک جوان است در مورد اینده خود فکر کند .

۷- درست است دختران احساساتی است ولی با تحکم و فشار روحی ؛ احساسات جریحه دار می شود نه تعدیل و منطقی .

۸- والدین باید با ظرافت خاصی از فرزندشان دلیل بخواهند . تا با اوردن دلیل متوجه بشوند که احساسی فکر می کنند یا نه .

۹- جوانان نیز نباید از اوردن دلیل طفره بروند و لجبازی کنند .

۱۰- بهترین راه برای مغلوب کردن طرف مقابل ولو والدین خود ؛ اوردن دلیل و منطق است نه لجبازی و کودکانه عمل کردن مثل خودکشی و فرار و قهر واعتصاب غذاو از این قبیل کارها .

۱۱- دلائل باید برای طرف مقابل مثل والدین بخصوص در امر ازدواج منطقی و عاقلانه باشد .

۱۲- نباید جوانان توقع داشته باشند که مطالبی که برای انها دلیل مطقن و محکمی است والدین نیز همانطور قبول کنند .

۲۳- ( القوی الامین )

۱- قوی= هنر کار داشتن ؛ زرنگ و کارآمد ؛ هوشیار  

۲- امین = پاکدامن ؛ پاک چشم ؛ غیرتمند ؛ جوانمرد 

۳- تقدم قوی بر امین هم نکاتی را در بر دارد :

۴- اگر جوانی اهل کار و تلاش باشد امین و پاکدامن هم خواهد شد.

۵- بیکاری و بیعاری و تنبلی انسان را بی حیاء و نانجیب می کند .

۶- کار انسان را می سازد .

۷- کار ادمی را شخصیت و وقار می دهد .

۸- تنبلی و بیعاری انسان را بی غیرت  بی شخصیت وبی هویت می کند .

۹- نتیجه کار= امانت داری است .

۱۰- دزدی و مال مردم خوری = نتیجه بیعاری و تنبلی است .

۱۱- امین بودن فقط چشم پاکی نیست . بلکه امانت داری نیز هست . چون موسی گوسفندان شعیب را گرفت و با بهترین وجه سقایت داد و سالم و کامل به صاحبش برگرداند .

۱۲- صفورا هیچ اشاره ای به قیافه و شکل و شمائل موسی نکرده و فقط از صفات مردانگی و فتوت او یاد کرده است.

۱۳- سیرت مهم تراست تا صورت .!

۱۴- شاید صورت با یک تصادف از بین برود ولی سیرت و صفات به این سادگی از بین نمی رود .

۱۵- نشانه تعقلی و منطقی فکر کردن جوانان هم این است که به صفات واقعی طرف نگاه می کنند و معیارشان می باشد .

۱۶- صفورا برای قانع کردن پدر متوسل به دروغ نشد بلکه انچه را در موسی دیده بود بیان کرد نه انطوری که می خواست .

۱۷- بعمل کار براید به سخنرانی نیست . داماد اگر بگوید چنین میکنم و چنان می کنم فائده ای ندارد باید دید چه کرده است .

۲۳- ( قال انی انکحک)

۱- وقتی شعیب مطمئن شد دخترش عاشق نشده بلکه با منطق و دلیل انتخاب کرده خود جلو امد و پیشنهاد ازدواج داد.( ارید ان انکحک)

۲- والدین وقتی متوجه میشود جوانشان منطقی انتخاب کرده چرا چوب لای چرخ ازدواج جوانشان می کنند .

۳- چه اشکالی دارد اگر والدین متوجه شدند جوانشان درست انتخاب کرده پای جلو بگذارند و خودشان اقدام کنند ودر این ازدواج همکاری لازم را بنمایند .

۴- اگر دامادی همچون موسی پیدا کردید پیشنهاد ازدواج با دخترتان را به او بدهید .

۲۴- ( احدی ابنتی )

۱- حق انتخاب را بر عهده داماد می گذارد و می گوید هرکدام از این دونفر را خواستی قبول کن .

۲- صادقانه تعداد دخترانش که امادگی ازدواج دارند را به داماد می گوید .

۲۵- ( هاتین علی ان تاجرنی ثمانی حجج )

۱- چون می داند موسی پول و کار ندارد پیشنهاد می کند که هم کار کند و هم پول دراورد و هم قرضش ( مهریه همسرش ) را بپردازد .

۲- مهریه را کار قرار می دهد تا موسی توان پرداخت انرا داشته باشد.

۳- در تعیین مهریه فقط به فکر خودش نیست بلکه به فکر اینده دخترو دامادش نیز هست .

۴- اگر بتوانیم قرضی را از دوش داماد برداریم دخترمان زود تر به استقلال و راحتی و ارامش می رسد .

۵- هشت سال را مهریه صفورا قرار داد . امروز به قیمت قرن ۲۱ هر چوپانی در ماه حداکثر ۱۰۰ هزار تومان حقوق می گیرد . اگر این مبلغ را ضربدر ۸ سال بکنیم حدود ۱۰ میلیون تومان می شود .

۶- شعیب هم شغلی را برای دامادش تعیین کرد که بیکار نباشدو هم مهریه دخترش را نقد کرد .

۷- اگر کسی بگوید مهریه از ان صفوراست پس چرا سودش به نفع شعیب است ؟ جواب این است که اگر موسی نمی رفت بدنبال چوپانی و شوهر نمی کرد باید صفورا این زحمت و مشقت را متحمل میشد .

۸- معلوم میشود مهریه را اگر همسر بگیرد می تواند به پدر و مادرش نیز کمک کند .

۲۶- ( فان اتممت عشرا )

اگر ۱۰ سال چوپانی کنی با هم در این گله شریک خواهیم بود .

۱- شراکت با پدر زن هم میتوان داشت .

۲- یک یزرتر بالای سر کار ادم باشد ضرر نخواهد کرد .

۳- از تجارب دیگران نیز باید استفاده کرد. چون شعیب سالها چوپانی کرده بود و سابقه اش بسیار بود تا موسی جوان .

۲۷- ( فمن عندک )

۱- شعیب گفت اگر دوست داشته باشی و به میلت باشد .

۲- اختیارات دامادتان را به دست نگیرید و انها را در کار مجبورشان نکنید تا مبادا احساس حقارت یا اسارت داشته باشند .

۳- اسقلال و احساس مردانگی را در جوانان با اختیار دادن در کارهای شغلی انها تشدید کنید .

۲۸- ( وما ارید ان اشق علیک )

۱- اطمینان بدهید به جوانان که از طرف شما خاطر جمع باشند .

۲- بعد از پیشنهاد ازدواج با دخترش و تعیین مهریه ای عادلانه و منصفانه و پیشنهاد شراکت به موسی می گوید از طرف من هیچ ضرری نخواهی دید .( اول با عمل ثابت کرد که از نیکوکاران است نه با شعار و حرف)

۲۹- ( ستجدونی ان شاء الله من الصالحین )

۱- شعیب نبی هم نسبت به اینده اش نگران است به جهت بیان انشاء الله

۲- با گفتن انشاء الله معلوم می شود شعار نمیدهد وفقط امید دارد . چون نشانه کسانی که شعار توخالی میدهند این است که خیلی محکم حرف می زنند بدون اینکه شیطنتهای شیطان و چرخش دوران و موانع را ببیند  ۳- ولی کسی که منطقی حرف می زند با توکل به خدا وامید به رحمت خداوند حرف می زند و قول میدهد .

۴- ( ستجدونی)

۱- نمی گوید اینگونه ام بلکه می گوید خواهی دید .

۲- نمی گوید توباید امروز به این نتیجه برسی که من خیلی خوب هستم بلکه می فرماید تو بنتیجه خواهی رسید .

۳۰- صلاحیت در کار با ادعای مومنی کردن فرق می کند . نمی فرماید من از بندگان شایسته خواهم بود ؛  یا هستم .بلکه می فرماید: در این شراکت از من شایستگی خواهی دید .

۳۱- ( قال ذالک بینی و بینک ایما الاجلین قضیت فلا عدوان علی)

 ۱- موسی عهد را با شعیب پذیرفت .

۲- موسی نگفت ۸ سال بلکه فرمود هر دو مدت را یعنی ۸ سال یا ۱۰ سال را می پذیرم .

۳- موسی جسارت نکرد که من فقط مهریه را می پذیرم نه شراکت با شعیب را 

۴- احترام به پدر زن می گذارد و می فرماید هرکدام که باشد ( ۸یا۱۰)بر من ستمی نخواهد شد .

۳۲- ( والله علی ما نقول وکیل )موسی خدا  را بر خود و شعیب وکیل دانست .

۳۳- ( فلما قضی موسی الاجل و سار باهله انس من جانب الطور)

وقتی موسی به تعهدش عمل کرد با همسر و اهل و عیالش به دیار خود بازگشت .


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تعداد بازديد : 216
نویسنده خدادادرضایی در شنبه 25 بهمن 1398 | نظرات()

طراحی و کدنویسی قالب : علیرضاحقیقت - ثامن تم

Web Template By : Samentheme.ir

خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



عضویت سریع
نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان سبک زندگی اسلامی و آدرس islamiclifestylegod.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نویسندگان
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
طراح قالب
ثامن تم